سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 86 خرداد 6 توسط فاطمه ایمانی | نظر

سلام

این مطلب در ادامه همان بحث عوامل پیدایش صهیونیسم است. در پایان مطلب قبلی فراموش کردم ( ادامه دارد ... ) را بنویسم و بعضی فکر کردند بحث ناقص مانده و ...

خلاصه اینکه خیالتون راحت؛ هنوز خیلی چیزا مونده که درباره این غده سرطانی تاریخ بدونیم. اگر خدا عمری بده در آینده اونها رو براتون می نویسم. البته باز هم بگویم که این اطلاعاتی که درباره صهیونیسم می دهم حاصل تلاش دیگران است و من فقط راوی آن هستم. چون برای خودم جالب بود، گفتم بد نیست افراد دیگری هم این اطلاعات را داشته باشند. به هر حال ما مسلمانیم و باید دشمنانمان را بشناسیم.

نقش ملى‏گرایى در پیدایش صهیونیسم

ناسیونالیسم یا ملى‏گرایى جدید، محصول انقلاب کبیر فرانسه و یکى از آثار تمدن نوین غرب است . پس از انقلاب کبیر فرانسه، میل به وطن‏خواهى و آرمان‏هاى قومى در ملیت‏ها و ا قلیت‏هاى دینى، چون یهودیت، افزایش یافت .

از این‏رو، صهیونیسم را نمى‏توان فرزند درد و رنج ‏یهودیان دانست، بلکه اگر به یهودیان آزار و آسیبى نیز نمى‏رسید، باز هم، تولد صهیونیسم برپایه رشد ناسیونالیسم غربى اجتناب‏ناپذیر بود . هرتصل هم با بیان این ‏که « مساله تشکیل حکومت‏ یهودى بیش از آن‏که مساله‏اى مذهبى یا اجتماعى باشد، مساله‏اى ملى است . » بر تاثیر فزاینده ملى‏گرایى در خلق صهیونیسم تاکید مى‏ورزد . همچنین مارتین بوبر، یکى از بزرگ‏ترین منادیان یهود در قرن حاضر، بر ویژگى ناسیونالیستى صهیونیسم تاکید مى‏کند . افزون بر این، آلبرت اینشتین ‏از زیان‏هاى‏گسترش ناسیونالیسم بر یهود، بیمناک بود . (1)

این اعتقاد که یهودیت ریشه در روح جمعى و گروهى، زبان و دشمن و سرزمین مشترک دارد، همواره میان یهودیان وجود داشته است . ولى یهودیان در گذشته، قادر به بهره‏گیرى از این عناصر براى خلق دولت‏ یهود نبوده‏اند . سرانجام گروهى با تاکید بسیار بر عناصر ناسیونالیستى یهود، زمینه‏هاى ظهور صهیونیسم و تاسیس دولت‏ یهودى را فراهم آوردند . البته ظهور لیبرالیسم که میل به آزادى و برابرى را شدت مى‏بخشد، در بهبود وضع‏ عمومى، اجتماعى ‏و سیاسى یهود و ظهور ناسیونالیسم یهودى (صهیونیسم) تاثیر بسزایى داشته است . (2)

امروزه برخى اندیشمندان، عناصرى را که یهودیان ا فراطى یا صهیونیسم، به عنوان عناصر تکشیل‏دهنده دولت ‏یهود مطرح مى‏کنند، مورد تردید جدى قرار داده‏اند؛ زیرا:

اولا، صهیونیسم، جریانى غیر دینى است و از این‏رو، نمى‏تواند با تکیه بر عناصر سازنده دین، به حیات خود مشروعیت‏ بخشد .

ثانیا، یهود، یک نژاد نیست، بلکه یک دین است، آن هم دینى که پیروان پراکنده‏اش در هیچ نقطه جهان داراى اکثریت جمعیتى نبوده‏اند .

ثالثا، یهود یک ملت نیست، زیرا یهودیان از عناصر تشکیل‏دهنده ملت، چون زبان و دشمن مشترک برخوردار نیستند .

رابعا، صهیونیسم با طرح قوم برگزیده بودن یهود، در پى سلطه بر جهان است، در حالى که برترى و برگزیدگى راستین نیز نمى‏تواند وسیله‏اى ‏بر مشروعیت ‏بخشیدن‏ به‏ رفتار سلطه‏ گرایانه ‏باشد.

خامسا، اگر فلسطین قبله‏گاه ویژه یهودیان است، پس چرا بیش‏تر یهودیان آن را نمى‏شناخته و حتى درباره موقعیت جغرافیایى آن نیز بى‏اطلاع بوده‏اند؟

سادسا، ناسیونالیسم صهیونیستى به شکلى ا فراطى درآمده و بشر امروز به هیچ‏ رو پذیراى تحمل ناسیونالیستى نیست که براى تحقق هدف‏هاى خویش، به کشتار، خشونت، ازدواج قومى و رفتار ناپسند دست مى‏زند . (3)

ادامه دارد...

پی نوشت ها:

1- آلا سدایر درایسدل و جرالد اچ بلیک، پیشین، ص 21/توفیق عطارى، تعلیم وتربیت صهیونیستى، مجتبى بردبار، ص 50

2- یورى ایوانف، پیشین، ص 70/عبدالوهاب، المسیرى، پیشین، ص 129 و 23، 21، 11/روژه گارودى، تاریخ یک ارتداد، ارسطوره‏هاى بنیان‏گذار سیاست اسرائیل، پیشین، ص 67- 62

3- یورى ایوانف، پیشین، ص 98، 70، 66، 29/عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 29/روژه گارودى، تاریخ یک ارتداد، پیشین، ص 67، 61




نوشته شده در تاریخ جمعه 86 خرداد 4 توسط فاطمه ایمانی | نظر

صهیونیسم و مارکسیسم

یکى دیگر از عوامل شکل‏گیرى صهیونیسم، « مارکسیسم (1) و کمونیسم » است . برخى از شواهدى که در این زمینه مورد استفاده قرار مى‏گیرند، عبارتند از:

     أ‌-     در عقاید کارل مارکس (متوفى 1262 ش/1882 م) که یک یهودى بوده است، آلمان کشورى به شمار مى‏رود که گرفتار انقلاب کارگرى خواهد شد و یهودیان در آن انقلاب، همانند انقلاب‏هاى گذشته بشرى، نیروى پیشرو خواهند بود . صهیونیست‏ها به تاثیر از مارکس، ملت‏برگزیده خداوند، یعنى یهودیان، را همواره عامل هر حرکت پیشرو و مترقی به حساب مى‏آورند . به عقیده آنان، این نقش پیشتازى در جریان تولد و رشد کمونیسم و نیز در فرایند برپایى و پیروزى انقلاب کمونیستى روسیه وجود داشته است؛ زیرا بیش‏تر اعضاى کادر مرکزى حزب کمونیست‏ شوروى سابق مانند تروتسکى (2) ، یهودى بوده‏اند . مضافا این‏که بسیارى از رهبران صهیونیستى چون بن گوریون از روسیه تزارى که نخستین کشور کمونیستى جهان بوده است، برخاسته‏اند . (3)

    ب‌-    صهیونیست‏ها، همانند کمونیست‏ها، از ماتریالیسم (4) تاریخى مارکس در تحلیل گذشته و آینده خود سود مى‏جویند . به گمان صهیونیست‏ها، دوران کمون اولیه (5) ، جلوه روزگار یهودیان پیش از حضرت یعقوب علیه السلام است .

در دوره برده‏دارى، برده‏دارانى غیریهودى مانند فروعون، یهودیان را به بردگى گرفتند . در دوران فئودالیسم (6) و سرمایه‏دارى، زمین‏داران و سرمایه‏داران غیریهودى بر مسند قدرت باقى ماندند و یهودیان را به سوى کارهاى کم ارزش و پستى چون صرافى سوق دادند . «در این‏جا بود که یهود لازم . . . [دید ] که با انقلاب کمونیستى رقبا را از میدان به در کرده و با ایجاد یک حزب نیرومند . . . تمامى قدرت اقتصادى و سیاسى و اجتماعى را به دست گیرد .» (7)

به هر روى، کمونیسم، جهان را با دیدگاه مادى ‏محض تفسیرمى‏کند، دین‏را افیون‏توده‏ها مى‏داند، عواطف و احساسات و اخلاق را روبنا مى‏شمارد، حرکت تاریخ را براساس جبر تشریح مى‏نماید، شیرازه جامعه را بر اقتصاد قرار مى‏دهد، براى نیل به هدف از هر وسیله‏اى بهره مى‏برد و طبقات و نه شخصیت‏ها را تاریخ‏ساز مى‏داند،

صهیونیسم نیز معتقد است:

ü      ثروت، پایه و اساس حکومت‏هاست . در نتیجه، جهان را باید از دریچه سکه و سرمایه دید .

ü      ایمان مذهبى را باید ریشه کن کرد و به جاى آن ارقام و اعداد را جایگزین نمود .

ü      سیاست هیچ وجه مشترکى با اخلاق ندارد و حکومت اخلاقى محکوم به شکست است .

ü      بى‏گمان، یهودیان براساس مشیت الهى به آقایى و سرورى جهان مى‏رسند .

ü      طلا، برترین نیروى محرک جهانى، در دست‏ یهودیان است .

ü      از مکر، تزویر و خیانت ‏براى نیل یا نزدیک شدن به هدف مى‏توان سود برد .

ü      هیچ تحولى بدون دخالت و نظارت پر قدرت و نفوذ وافر یهودیان انجام نمى‏شود . (8)

پی نوشت ها:

1- "واژه مارکسیسم (Marxism) از نام کارل مارکس گرفته شده، این مکتب، قدرت‏هاى مادى تولید و مبارزه طبقاتى را نیروهاى بنیادى فعال در تاریخ مى‏داند . " ر . ک . به: على آقابخشى، پیشین، ص 197

2- تروتسکى (Trotski) از رهبران انقلاب 1917 روسیه بود، ولى پس از مرگ لنین در مبارزه قدرت از استالین شکست‏خورد و در تبعیدگاه خود در مکزیک به دست‏یکى از عوامل استالین به قتل رسید .

3- سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، پیشین، ص 207، 104، 102،

4- ماتریالیسم (Materrialism) مکتب و ایده‏اى است که ماده و طبیعت را بر روح و تفکر مقدم مى‏شمارد و معتقد است، ماده قبل از پیدایش شعور وجود داشته است و شعور نتیجه تکامل طولانى ماده است . ر . ک . به: على آقابخشى، پیشین، ص 198

5- کمون (Commune) یا جامعه اشتراکى بدوى، به نخستین شیوه تولید در تاریخ اطلاق مى‏شود که شالوده آن مالکیت جمعى به وسایل تولید است .

6- فئودالیسم (زمین‏دارى - (Fedalism) به بزرگ مالکى، نظام خان‏خانى، ملوک الطوایفى، رژیم ارباب و رعیتى ترجمه مى‏شود .

7- سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، ص 206، 205

8- همان، ص 207- 200 و 97- 90


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 86 خرداد 1 توسط فاطمه ایمانی | نظر

شخصیت‏ها و نخبگانى بسیار، در پدید آمدن صهیونیسم نقش داشته‏اند . در ذیل به نام برخى از شخصیت‏هاى سیاسى که در این زمینه سهم بیش‏ترى از دیگران داشته‏اند و نیز عمده فعالیت آن‏ها اشاره شده است:

1 . تئودور هرتصل: وى که بنیان‏گذار سازمان جهانى صهیونیسم و پدر صهیونیسم به شمار مى‏رود، در بوداپست مجارستان به دنیا آمد. هرتصل در هجده سالگى به وین رفت و به تحصیل حقوق پرداخت . وى پس از پایان تحصیلات، به جاى کار وکالت، پا به دنیاى ادبیات و مطبوعات گذارد .

در این دوره، او به تاثیر از موج تازه یهودستیزى در روسیه، لهستان و برخى از کشورهاى اروپایى به این نتیجه رسید که تنها راه حل پایان یافتن یهودآزارى، گردآوردن یهودیان جهان در یک سرزمین است . هرتصل، این نظریه را در کتاب دولت‏یهود (چاپ 1275 ش/1896 م)، که در اصل نامه‏اى به خاندان روچیلدهاست، (1) مطرح ساخت و یک سال بعد، نخستین کنگره جهانى صهیونیسم را در شهر بال سوئیس تشکیل داد (2) که هدف آن، ایجاد موطنى براى یهودیان در فلسطین بود، (3) در حالى که خود او به یهودیت ایمان نداشت، به شعایر مذهبى بى‏اعتنا بود، زبان عبرى نمى‏دانست و به فرهنگ غربى خویش (4) مباهات مى‏کرد . (5)

2 . بارون ادموند روچیلد: (6)  او مشهور به "پدر اسکان یهودیان در فلسطین" است .

 این عنوان، به پاس تلاش مستمر وى در خرید زمین و املاک اعراب فلسطینى و هزینه کردن یک میلیون و شش‏صد هزار لیره استرلینگ براى احداث دهکده‏هاى مهاجرنشین در فلسطین، به او داده شد .

 ادموند روچیلد به خانواده‏اى ثروتمند و یهودى‏الاصل تعلق داشت که از راه صرافى و بانک‏دارى به ثروتى افسانه‏اى دست‏یافت . از این‏رو، اعضاى خانواده روچیلدها به سلاطین مالى مشهورند . این خانواده ثروتمند، به پاس خدمات مالى‏شان به دولت اتریش، از سوى آن دولت ‏به لقب بارون (7) مفتخر شدند .

سهم ادموند روچیلد در شکل‏گیرى اسرائیل نیز بسیار است . خود او در این‏باره اعتراف مى‏کند «بدون من صهیونیست‏ها هیچ‏کارى‏نمى‏توانستند انجام دهند .» (8) دولت اسرائیل نیز به منظور قدردانى از خدمات وى، نام او را بر یکى از بلوارهاى تل‏آویو (9) نهاده است . (10)

3 . حیم وایزمن: وى برجسته‏ترین رهبر صهیونیستى پس از هرتصل است . خدمات او به نیروى دریایى بریتانیا (11) ، زمینه را براى پذیرش نظریه‏هایش درباره لزوم تاسیس یک دولت‏یهودى در فلسطین، نزد مقام‏هاى انگلیسى و نیز براى صدور اعلامیه بالفور، فراهم آورد .

وى پس از هرتصل، به رهبرى سازمان جهانى صهیونیسم و سپس به ریاست آژانس یهود (12) در فلسطین و سرانجام به ریاست جمهورى اسرائیل (اولین رئیس‏جمهور اسرائیل) برگزیده شد . (13)

4 . لرد ارل شافتسبرى هفتم: وى یکى از برجسته‏ترین رجال سیاسى بریتانیا و نیز برادر همسر پالمرستون، نخست‏وزیر اسبق انگلیس بود .

وى ریاست صندوق کشف فلسطین را بر عهده داشت و به پیشنهاد او نخستین کنسول‏گرى انگلیس در بیت‏المقدس تاسیس شد .

شافتسبرى بر پایه این استدلال که هر ملت‏ باید داراى وطن باشد و سرزمین کهن از آن ملت کهن است، مشوّق نظرى و عملى مهاجرت یهودیان به فلسطین گردید . (14)

5 . بنجامین دیزرائیلى: این سیاستمدار و نویسنده یهودى‏الاصل انگلیسى در 1216 ش/1837 م به عضویت پارلمان و سپس به رهبرى مجلس عوام و حزب محافظه‏کار انگلیس درآمد و آن‏گاه به نخست‏وزیرى رسید .

دیرزائیلى، بار دومى که به نخست‏وزیرى بریتانیا رسید، ورود یهودیان به پارلمان آن کشور، در کسوت نمایندگى را قانونى ساخت و مهم‏تر از آن، به ابتکار شخصى، سهام ترعه (کانال) سوئز (15) را پس از اخذ و دریافت وام چهار میلیون لیره‏اى از بارون ادموند روچیلد، از خدیو مصر خرید و آن را در اختیار دولت انگلیس قرار داد و بدین‏سان، سلطه انگلیس را بر مصر، فلسطین و صحراى سینا فراهم کرد .

چهل سال بعد، دولت ‏بریتانیا به پاس قدردانى از زحمات او و دیگر صهیونیست‏ها، فلسطین را به عنوان سرزمین یهودیان در نظر گرفت . بنابراین، تاثیر دیزرائیلى در شکل‏گیرى دولت‏ یهود غیرمستقیم، ولى اساسى بود . (16)

وى از اولین کسانى است که در اواسط قرن دوازدهم شمسى/ نوزدهم میلادى با خرید زمین در فلسطین، سنگ بناى دولت غاصب و اشغالگر اسرائیل را گذارد . و همچنین، با در اختیار داشتن سازمان عظیم خبرى رویتر، بیش ‏از هر یهودى دیگر به ‏شکل‏دهى صهیونیسم کمک کرد . (17)

( ادامه دارد ... )

این قصه سر دراز دارد...

پی نوشت ها:

1- (Rothschil) Rotschil یک خانواده ثروتمند یهودى است که یکى از اعضاى آن سهمى ویژه در شکل‏گیرى صهیونیسم داشته است .

2- The Bale Declaration Conferenc

3- او در این زمان گفت: "امروز بنیان دولت‏یهود را گذاردم . " ر . ک . به: حمید احمدى، پیشین، ص 37

4- هرتصل نقش ممتازى در حیات مجدد یهودیان داشت . از این‏رو، به وى لقب موسى جدید داده‏اند . ر . ک . به: یورى ایوانف، پیشین، ص 83

5- غلامرضا على‏بابایى، پیشین، ج 1، ص 49، ج 2، ص 414، ج 3، ص 313/عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 63 و 55، 52

6- Edmond Rothschild (Rotschild)

7- بارون (Baron) یکى از القاب سابق اشراف و نجبا در اروپا بود . ر . ک . به: حسن عمید، فرهنگ فارسى عمید، ج 1، چاپ 1364، ص 296

8- اسرائیلى‏ها اعتراف کرده‏اند که اگر کمک بارون ادموند روچیلد از پاریس نبود، مهاجرت یهودیان امکان‏پذیر نبود . ر . ک . به: حمید احمدى، پیشین، ص 26

9- پایتخت رژیم اشغال‏گر قدس .

10- روچیلدها، ترجمه رضا سندگل و منیژه اسلامبول‏چى، ص 94/غلامرضا على‏بابایى، پیشین، ج 3، ص 149/حمید احمدى، پیشین، ص 26

11- وایزمن استاد شیمى دانشگاه منچستر انگلیس در 1915 م/1294 ش ماده استون ( Asetone) را کشف کرد . این ماده در ساخت‏سلاح‏هاى جنگى با قدرت انفجارى بالا به کار مى‏رود . ر . ک . به: حمید احمدى، پیشین، ص 156

12- این آژانس در 1308 ش/1292 م به وسیله صهیونیست‏ها براى تسهیل مهاجرت، جذب و اسکان یهودیان در فلسطین تشکیل شد .

13- حمید احمدى، پیشین، ص 84 و 28/غلامرضا على‏بابایى، پیشین، ج 3، ص 319

14- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 12- 8

15- کانال سوئز براى انگلیس بسیار حیاتى بود . هربرت سموئل، یکى از صهیونیست‏هاى معروف در این‏باره مى‏گوید: «نزدیک شدن یک نیروى اروپایى به کانال سوئز خطر جدى براى طرح‏هاى مهم دولت‏بریتانیا بود .» ر . ک . به: حکم دروزه، پرونده فلسطین، ترجمه کریم زمانى، ص 20

16- سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، جهان زیر سلطه صهیونیزم، ص‏141/على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه دهخدا، ج 7، ص 10023  17- ابراهیم تیمورى، عصر بى‏خبرى یا تاریخ امتیازات ایران، ص 101- 97

17 ـ ابراهیم تیمورى، عصر بى‏خبرى یا تاریخ امتیازات ایران، ص 101- 97




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 86 اردیبهشت 30 توسط فاطمه ایمانی | نظر

دوستان سلام،

بنا به درخواست شما سعی می کنم مطالبم را کوتاه تر بنویسم. فقط امیدوارم خلاصه کردن بیش از حد مطلب باعث ناقص شدن مفهوم آن نشود. من خودم هر وقت ببینم مطلب وبلاگی جالب اما طولانی است، آن صفحه را save می کنم و بعدا سر فرصت آن را با دقّت می خوانم. شما هم می توانید در مورد مطالب طولانی همین کار را انجام دهید.

عوامل اصلی پیدایش صهیونیسم

دلایل بسیار در تایید نقش قدرت‏هاى بزرگ استعمارى، به ویژه انگلیس، در پدید آمدن صهیونیسم و رژیم اشغال‏گر قدس در دست است .

یهودیان تنها نامزد تشکیل دولتى حافظ منافع غرب در منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه بودند ؛ زیرا به عقیده لرد ارل شافتسبرى هفتم (1) ، که از رجال سیاسى بریتانیا و نیز یک صهیونیست مسیحى بود، اسکان یهودیان در فلسطین، نه تنها براى انگلستان که براى سراسر دنیاى متمدن (غرب) سودمند خواهد بود . هرتصل نیز بر آن بود که یهودیان مى‏توانند حلال مشکل غرب در خاورمیانه باشند.

صهیونیست‏هاخود را مشعل‏دار تمدن غرب مى‏دانند که در تلاش‏است دموکراسى ‏را درخاورمیانه و قلب آن‏ حاکم کند . (2)

ü  نتیجه این‏که: نیازهاى فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و نظامى غرب، به ویژه انگلیس، موجب پدیدآمدن جریان فکرى صهیونیسم و اسکان یهودیان در فلسطین گردید; جریانى که با غیر دینى (سیاسى کردن) یهودیت، در پى تحقق و حفظ منافع استعمارى در خاورمیانه برآمد، در حالى که یهودیت دیندار ممکن بود براى غرب خطرآفرین باشد . (3 )

در قرن یازده شمسى/ هجدهم میلادى با ارتقاى وضع اجتماعى اروپاییان، موقعیت‏یهودیان، به ویژه در عرصه اقتصادى، بهبود یافت . این امر منجر به تلاش بیش‏تر بخشى از یهودیان براى رهایى از نظام گیتو و ادغام در جوامع غربى و روى آوردن به مشاغل مولد و در نتیجه، گسترش و تثبیت قشر بورژوازى یهود گردید . (4)

v    نقش بورژوازى یهود در پدید آوردن صهیونیسم

1 . مهاجرت بیش‏تر یهودیان به عثمانى - سرزمینى که از نیروى کار ارزان عرب بهره‏مند بود - یهودیان غیرفعال اقتصادى و بى‏علاقه به سرمایه‏گذارى را به عناصر فعال اقتصادى، در امپراتورى عثمانى تبدیل مى‏کرد و یهودیان باقى‏مانده در غرب را نیز به سوى فعالیت‏هاى اقتصادى و سودآور (5) سوق مى‏داد . (6)

2 . سرمایه‏دارى یهود، براى جلوگیرى از افزایش تقاضاى مالى یهودیان فقیر، که به کاهش ثروت آنان مى‏انجامید، خواهان طرد آن‏ها بود، از این‏رو، با تشکیل دولت اسرائیل، اداره دولت‏یهودى را در دست گرفتند . بنابراین، بورژوازى یهود، هم در راندن یهودیان از اروپا و هم در اداره کردن آنان در فلسطین اشغالى، نقش اساسى داشته است .

3 . بورژوازى یهود در آغاز خواهان مهاجرت یهودیان به فلسطین نبود، بلکه به اعتراف حیم وایزمن، اوگاندا بیش‏تر مورد علاقه بازرگانان یهودى بود . در مرحله بعد نیز بورژوازى یهود در پى مهاجرت همه یهودیان به فلسطین نبود، بلکه خواهان آن بود که شمار یهودیان به اندازه‏اى کاهش یابد که به رفاه اقتصادى آنان در غرب لطمه‏اى وارد نسازد .

 ناحوم ساکولو در این‏باره اعتراف مى‏کند که صهیونیسم نه به عنوان یک نهضت، بلکه به عنوان یک اقدام مالى و سرمایه‏دارى ظهور کرده است .

 البته، یافتن مکانى براى خوش‏گذرانى و نیز دستیابى به کنترل مجدد یهودیان، از دیگر هدف‏هاى بورژوازى‏ یهود در خلق صهیونیسم‏شمرده‏شده است . (7)

 

پی نوشت ها:

1- Seventh Earl shafes bury

2- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 54 و 12، 8، 5/یورى ایوانف، پیشین، ص 69

3- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 29

4- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 8 و 7 و 2

5- مایر ویلنر (Mcir vilner) سیاستمدار اسرائیلى مى‏گوید: «صهیونیسم نماینده ایدئولوژى ارتجاعى یهودیان بورژوازى طرفدار امپریالیست است .» ر . ک . به: پراهى، پیشین، ص 30

6- المسیرى، پیشین، ص 55، 40 و 17، 9

7- یورى ایوانف، پیشین، ص 83 و 82 و 52/نیکیتینا، دولت اسرائیل، ص 31

ادامه دارد...

 

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 86 اردیبهشت 24 توسط فاطمه ایمانی | نظر

دوستان عزیز سلام

از آنجایی که مسأله صهیونیسم در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعات عصر ماست، تصمیم گرفتم مجدّداً پیرامون این موضوع که آگاه بودن از آن برای تک تک ما مسلمانان لازم و ضروری است، به طور کامل تر مطالبی را منتقل کنم.

اندیشه صهیونیسم به فوریت و سرعت زاده نشده، بلکه همانند هر پدیده دیگر، در بستر زمان و بر اثر شکل گیری حوادث گوناگون تولد یافت.

صهیونیزم، افعی زمان

«صهیون‏» در زبان عبرى، به معناى پر آفتاب و نیز نام کوهى در جنوب غربى بیت‏المقدس است . کوه صهیون زادگاه و آرامگاه داوود پیامبر صلى الله علیه و آله و جایگاه سلیمان علیه السلام بود .

گاه این واژه نزد یهودیان به معناى شهر قدس، شهر برگزیده و شهر مقدس آسمانى به کار مى‏رود، ولى در متون دینى یهود، صهیون، اشاره به آرمان و آرزوى ملت ‏یهود براى بازگشت ‏به سرزمین داوود علیه السلام و سلیمان علیه السلام و تجدید دولت‏یهود دارد . به دیگر سخن، صهیون براى یهود، سمبل رهایى از ظلم، تشکیل حکومت مستقل و فرمان‏روایى بر جهان است و از این‏رو، یهودیان خود را فرزندان صهیون مى‏دانند . (2)

صهیونیسم به جنبشى گفته مى‏شود که خواهان مهاجرت و بازگشت‏ یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت ‏یهود است . صهیونیسم، همانند شووینیسم (ناسیونالیسم افراطى) است که با خوار شمردن ملت‏ها و نژادهاى دیگر و با غلو در برترى خود، در پى نیل به قدرت سیاسى است . این جنبش در نیمه اول قرن 13 شمسى/نیمه دوم قرن 19 میلادى در اروپا پا به عرصه حیات گذاشت.

صهیونیسم تنها داراى ابعاد و معانى سیاسى (صهیونیسم سیاسى) نیست، بلکه ابعاد و معانى دیگرى همچون: صهیونیسم کارگرى، فرهنگى، دمکراتیک، رادیکال و توسعه‏طلب را نیز در برمى‏گیرد .

v   مشهورترین تقسیم صهیونیسم، طبقه‏بندى آن به دو بخش سیاسى و فرهنگى (دینى) است .

 صهیونیسم سیاسى، خواهان بازگشت ‏یهودیان به فلسطین است که با تدوین کتاب «دولت‏ یهود» توسط هرتصل در 1263 ش/1894 م زاده شد .

اما صهیونیسم فرهنگى، مخالف مهاجرت یهودیان در قرن 14 شمسى/20 میلادى به فلسطین است; زیرا در انتظار انسان رهایى‏بخش (6) در آخر زمان نشسته که یهودیان و تمام آدمیان را به سرزمین ابراهیم و موسى علیهما السلام یا سرزمین نجات بازگرداند . (7)

v   صهیونیسم به دینى و غیردینى هم تقسیم مى‏گردد .

 صهیونیسم دینى، اندیشه‏اى است که اعتقاد دارد بازگشت ‏به سرزمین موعود، در زمانى که پروردگار مشخص نموده و به شیوه‏اى ‏که او تعیین مى‏کند، انجام خواهد شد و این کار به دست ‏بشر انجام‏پذیر نیست .

 پیروان این اندیشه، گروهى یهودى (صهیونیسم) و شمارى عیسوى (صهیونیسم مسیحى) (8) هستند .

در مقابل، در صهیونیسم غیردینى و غیریهودى، کسانى جاى دارند که با تکیه بر استدلال‏هاى تاریخى، سیاسى و علمى به اسکان یهودیان در فلسطین مشروعیت مى‏بخشند . این همان صهیونیسم لائیک (غیردینى) است که تنها مفاهیم سیاسى خویش را به زبان دین بیان مى‏کند . بنابراین، صهیونیسم همواره به معناى یهودیت نیست، بلکه گاه به مفهوم حرکتى براى غیر یهودى کردن یهودیت نیز، به کار مى‏رود . (9)

v   یهودستیزى (10)

صهیونیست‏ها مدعى‏اند که صهیونیسم، پاسخى به یهود آزارى است . به عقیده آن‏ها، دولت‏ها و ملت‏ها به بیمارى علاج‏ناپذیر یهودستیزى دچار شده‏اند . بنابراین، یهودیان را، در هر کجا باشند، عنصر بیگانه به حساب مى‏آورند و آنان را در آشکار و پنهان آزار مى‏دهند . حیم وایزمن (11) (متوفى 1331 ش/1952 م) در این‏باره مى‏گوید: «ضدیت ‏با یهود، میکروبى است [که] هر غیریهودى هر کجا . . . باشد و هرچند که خود منکر باشد، بدان آلوده است .» به بیان دیگر، آنان‏یهودستیزى را بلایى ازلى و ابدى مى‏دانند، که تنها در پناه یک دولت‏یهودى مى‏توان از آن رهایى یافت . (12)

صهیونیست‏ها، به نمونه‏هایى بسیار از یهودآزارى در طول تاریخ اشاره مى‏کنند . از نظر آنان، یهود آزارى با شکست دولت‏یهودى اسرائیل و جهودا (یهودا) (13) ، به ترتیب در 721 و 586 ق . م توسط آشوریان و بابلیان آغاز، و در نتیجه با پراکنده شدن یهودیان به نقاط دیگر جهان ادامه یافت و به تدریج، روند روبه رشدى به خود گرفت، به گونه‏اى که نقطه اوج آن در آلمان هیتلرى به چشم مى‏خورد . در این دوره طولانى، یهودیان در امپراتورى روم، کشور لهستان، روسیه تزارى و . . . بارها سرکوب و شکنجه شدند و تنها در سال 770 ش/1391 م . هفتاد هزار یهودى به دلیل نپذیرفتن دین مسیح علیه السلام در اسپانیا جان خود را از دست دادند . افزون بر آن، یهودیان همواره از حق مالکیت در برخى از مناطق جهان، و نیز اشتغال در برخى حرفه‏ها محروم بوده و اغلب در «گتو» ها (14) به سر برده‏اند . (15)

البته این ادعاهاى صهیونیسم، به هیچ وجه قابل اثبات نیست;

 زیرا اولا، برخى از نمونه‏هاى تاریخى یهودآزارى، مانند آنچه صهیونیست‏ها درباره یهودسوزى در آلمان مطرح مى‏کنند، بیش از حد بزرگ شده‏اند . صهیونیست‏ها در این مورد، با سلطه‏اى که بر ابزارهاى تبلیغى جهان و به کارگیرى آن دارند، به مظلوم‏نمایى پرداخته‏اند . ثانیا، برخى قصه‏هاى یهودآزارى، ساخته و پرداخته یهودیان و صهیونیست‏هاست، با این هدف که به روند مهاجرت یهودیان به فلسطین و تاسیس یک دولت‏یهودى شتاب بخشند .

دیوید بن گوریون (16) (متوفى 1352 ش/1972 م) اعتراف مى‏کند: «اگر قدرت داشتم عده‏اى یهودى را به کشورهاى مختلف مى‏فرستادم تا یهودآزارى را تعمداً به وجود آورند .» (17)

v    شواهد دیگرى بر نادرستى ادعاهاى صهیونیسم در این‏باره وجود دارد، از جمله:

1 . مهاجرت و پراکندگى یهودیان، اغلب به دلخواه آنان و با هدف اقتصادى به سوى پر رونق‏ترین سرزمین‏ها صورت گرفت .

2 . یهودیان همواره در پهنه‏اى گسترده از خاک امپراتورى عثمانى، در صلح و آرامش مى‏زیسته‏اند .

3 . یهودیان در بریتانیا، فرانسه و آلمان قرون وسطى، تحت آزار نبوده‏اند و حتى پس از عصرنوزایى، وضع اجتماعى آنان بهبود یافت .

4 . رنج و دردى که میلیون‏ها برده آفریقایى سیاه پوست، در انتقال و اسکان اجبارى به غرب متحمل شده‏اند، بیش از رنج و دردى است که بر یهودیان وارد آمده است . جالب این‏که، صاحبان برخى از کشتى‏هاى حامل بردگان، سوداگران و بانک‏داران یهودى بوده‏اند .

5 . وقوع یهودآزارى را در حد پایینى مى‏توان پذیرفت که آن هم به ویژگى‏هاى فردى و اجتماعى یهودیان، مانند جمع‏گریزى و اشتغال در مشاغل غیرمولد، چون رباخوارى باز مى‏گردد (18) و نیز ریشه در منازعه دائمى کلیسا و کنیسه دارد . به هر روى، نقش یهودآزارى ساختگى در تولد صهیونیسم آنچنان بزرگ بود که هرتصل آن را موهبت الهى نامید . اگر صهیونیسم محصول یهودآزارى است، پس چرا صهیونیسم به نوعى یهود آزارى از طریق تبعیض بین یهودیان سفاردى و اشکنازى (19) مبدل شده است; سؤالى که صهیونیست همچنان آن را بى‏پاسخ گذاشته‏اند . (20)  

(ادامه دارد ... )

پى‏نوشت‏ها:

1- Zionism

2- نگارنده مقاله‏اى تحت عنوان "زمینه‏هاى شکل‏گیرى رژیم اشغال‏گر قدس" را در دست تدوین دارد . برخى از این زمینه‏ها عبارتند از: اعلامیه بالفور، سازمان ملل متحد، قیمومیت انگلیس بر فلسطین و ترکان جوان .

3- تئودور هرتصل - بنیان‏گذار صهیونیسم - (Thedar herzel) به شکل‏هاى گوناگون همچون: تئودور هرتزل، هرزل، هرتسل و . . . نوشته مى‏شود، ولى معمولا آن را به صورت «هرتصل‏» مى‏نگارند .

4- ناحوم ساکولو (Nahum sokolow) مورخ صهیونیستى است .

5- عبدالوهاب المسیرى، صهیونیسم، ترجمه لواء رودبارى، ص 7/حمید احمدى، ریشه‏هاى بحران در خاورمیانه، ص 3/على‏آقا بخشى، پیشین، ص 423/ب . پراهى، فریب‏خوردگان صهیونیسم، ترجمه ابوالقاسم سرى، ص 27

6- انسان رهایى بخش را در زبان عبرى "ما شیاح" مى‏گویند .

7- حمید احمدى، پیشین، ص 3/روژه گارودى، پرونده اسرائیل و صهیونیزم سیاسى، ترجمه نسرین حکمى، ص 5/عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 8

8- هر کسى که خواهان مهاجرت یهودیان جهان به فلسطین باشد، صهیونیست است، خواه یهودى باشد و یا نباشد . بنابراین، هر یهودى، صهیونیست نیست، و به عکس، برخى صهیونیست‏ها غیریهودى‏اند .

9- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 7- 14/عادل توفیق عطارى، تعلیم و تربیت صهیونیستى، ترجمه مجتبى بردبار، ص 50/روژه گارودى، تاریخ یک ارتداد، اسطوره‏هاى بنیان‏گذار سیاست اسرائیل، ترجمه مجید شریف، ص 23

10- Anti - Semitism

11- «حیم‏» یا «حیئم‏» یا «چیم وایزمن‏» (Chaimweizman) پس از هرتصل، جامعه صهیونیستى را براى نیل به تاسیس اسرائیل رهبرى کرد .

12- یورى ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسى، ص 74- 71/عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 36

13- نام دولت دیگر یهودى، یهودا (یهوذا) بود .

14- «گتو» Ghetto در گذشته به محله‏اى در یک شهر گفته مى‏شود که یهودیان به اقامت در آن مجبور بوده‏اند .

15- آلاسدایر دراسدل و جرالد اچ . بلیک، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه دره میرحیدر، ص 361

16- دیوید داود بن گوریون (David Ben Gurion) در لهستان به دنیا آمد و در اسرائیل مرد . وى نخست‏وزیر اسرائیل در سال‏هاى نخستین تاسیس رژیم صهیونیستى بود .

17- پراهى، فریب‏خوردگان صهیونیسم، ص 6/گالینا نیکیتینا، دولت اسرائیل، ترجمه ایرج مهدویان، ص 32

18- یورى ایوانف، پیشین، ص 32 و 40 و 74 و 71/عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 75 و 24

19- سفاردى (sepharadi) و اشکنازى (Ashkanase) به ترتیب به یهودیان مهاجر اروپاى شرقى و شمال غرب اروپا به اسرائیل اطلاق مى‏شود .

20- عبدالوهاب المسیرى، پیشین، ص 88

 

 




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.