عید سعید غدیر خم بر تمامی مسلمانان جهان ، به ویژه عاشقان مولا علی علیه السلام مبارک باد.
امام رضا علیه السلام فرموده اند:
در هنگام قیامت، چهار روز را آرایش کرده نزد خداى سبحان میاورند؛ چنان که عروس را [در شب زفاف] به حجله می برند.
از حضرت پرسیده شد: این ایام کدامند؟
فرمود: روز قربان، روز فطر، روز جمعه و روز غدیر است. و روز «غدیر» بین روزِ فطر و روز جمعه مثل ماه است در میان ستارگان. آن روزى است که حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام از آتش نجات پیدا کرد و روزه گرفت و از خدا تشکر کرد.
روز غدیر روزى است که خداوند به وسیله آن دین را کامل کرد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، حضرت على علیه السلام را به عنوان امیرالمؤمنین معرفى کرد و فضائل وى را برشمرد و جانشین بودن وى را [از طرف خداى سبحان به همگان] اعلام کرد و به میمنت این روز، روزه گرفت؛ چرا که روز کمال است و روز نا امیدى شیطان و روز قبولى اعمال شیعیان و دوستداران آل محمد صلی الله علیه و آله و سلّم است.»
( منبع: مسند الامام الرضا علیهالسلام ، ج 2، صص 17 ـ 18. )
از جمله آداب و اعمال و جلوههاى ویژه در روز غدیر :
1. غسل؛ 2. روزه؛ 3. نماز ؛ 4. زیارت؛ 5. احسان و نیکى به مؤمنین؛ 6. اظهار شادى و سرور؛ 7. عقد اُخوّت.
از همه تون التماس دعا دارم.
امام رضا علیه السلام فرمود:
ایمان بندگان کامل نشود مگر اینکه در آنها سه خصلت باشد:
فهم عمیق دین ، نیکو اندازه گیری در معیشت ، صبر و شکیبایی بر مصیبت ها و گرفتاری ها.
شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر امام جعفر صادق علیه السلام در زمان هیچ کدام از امامان وجود نداشته است.
در آن زمان شور و شوق علمی بی سابقه ای در جامعه ی اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی در آن دوران پدید آمده بود. علومی مثل علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه، علم کلام، علم طب، فلسفه، نجوم، ریاضیات و ....
امام صادق علیه السلام با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود، حوزه ی وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته ای مانند: هشام بن حکم، محمد بن مسلم، جابر بن حیّان و ... تربیت کرد که تعداد آنها بالغ بر چهارده هزار نفر می باشد.
هشام بن حکم سی و یک جلد کتاب نوشته و جابر بن حیان بیش از دویست جلد در زمینه ی علوم گوناگون تصنیف کرده. جابر به عنوان پدر علم شیمی مشهور شده است و کتابهایش به زبان های گوناگون اروپایی در قرون وسطی ترجمه شده.
شاگردان امام صادق علیه السلام منحصر به شیعیان نبودند و از پیروان سنّت و جماعت نیز از محضر آن حضرت برخوردار می شدند. در رأس آنها « ابو حنیفه نعمان بن ثابت » قرار دارد که دو سال شاگرد امام بوده و می گوید: « لو لا السّنتان لهلک نعمان » اگر آن دو سال نبود نعمان هلاک می شد.
عصر امام صادق علیه السلام عصر برخورد اندیشه ها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف بود و به همین دلیل شبهات و اشکالات گوناگونی پدید می آمد، به همین دلیل امام جهت معرفی اسلام و مبانی تشیّع؛ مناظرات متعدد و پرهیجانی با سران و پیروان این فرقه ها و مسلک ها داشت و طی آنها با استدلال های متین و منطق استوار، پوچی عقاید آنان و برتری مکتب اسلام را ثابت می کرد.
پ . ن :
1. منبع نوشته های فوق کتاب ( سیره ی پیشوایان ) تألیف آقای مهدی پیشوایی می باشد. این کتاب علاوه بر بیان زندگی ائمه ی معصومین علیهم السلام، به تحلیل زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایشان نیز پرداخته است.
2. آنچه نوشتم فقط قطره ای از دریای دانشگاه امام صادق علیه السلام بود.
حتما همه تون نامه ی 47 نهج البلاغه را خوندید. عجب حکایتی داره این نامه. کلی حرف توشه ها. خیلی خوندمش. تو دانشگاه هم استاد بزرگوارم دکتر رحماندوست به طور کامل برامون تفسیر و تشریحش کرده بود، ولی بازم احساس می کنم نتونستم اونجوری که باید درکش کنم
.هر کلمه ی این وصیت نامه ی امام یه تلنگره. تلنگر به من و تو. چرا آخرین وصایای امام باید این کلمات باشه؟
اوصیکما بتقوی الله ... الله الله فی الأیتام... الله الله فی جیرانکم... الله الله فی القرآن... الله الله فی الصلاة... الله الله فی بیت ربّکم ... الله الله فی الجهاد... لا تترکوا الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر
...چقدر از خدا می ترسیم؟ تو اولویت بندی کارامون دنیا اوله یا آخرت؟
وقتی یه ضرر مادی می کنیم بیشتر ناراحت می شیم یا وقتی دو رکعت نمازمون قضاء میشه؟
جایی که به نفعمون نباشه و سختی دنیا رو برامون همراه داشته باشه، حاضریم از حق دفاع کنیم؟ حاضریم تو هر شرایطی طرف حق را بگیریم؟
از یتیمای شهرمون، اصلا نه، نزدیکتر بگم از یتیمای محله مون، نزدیکتر... از یتیمای همسایه مون، نزدیکتر از یتیمای فامیل و خویشاوندمون سراغ داریم اصلا؟
از همسایه مون خبر داریم؟ چند نفرمون از احوال همسایه هامون با خبریم؟
چقدر با قرآن مأنوسیم؟ فقط شنونده ی آیات الهی هستیم؟ خودمونم تلاوتش می کنیم؟ هر چند وقت یه بار؟ به معانیش هم توجه می کنیم؟ تو بهرشون رفتیم؟ درکشون کردیم؟ بهشون عمل کردیم؟
نماز رو که دیگه حتما می خونیم مگه نه؟ ما که حل مسائل و مشکلاتمون تو نمازامون نیستش که؟ گمشده مون رو تو نماز پیدا نمی کنیم؟ حتما آیه « ویلٌ للمصلّین » شامل حال ما نمی شه
!آیه « إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر » در مورد نمازای ما هم صدق می کنه؟
!چقدر پس انداز داریم؟ اونقدری هستش که یه سفر بیت الله الحرام بریم دیگه؟ نه! آهان! کارای واجب تر از حجّ داریم. فهمیدم همون کارایی که ثوابش چند برابره حجّ هستش رو می گین دیگه. حتما پس اندازمون را خرج اون کارا می کنیم. مگه نه؟
درباره ی جهاد در راه خدا چی؟ با جان و مال و زبان. توانایی جهاد نداریم؟ از عهده مون خارجه؟ مثل همین امر به معروف و نهی از منکر دیگه. آره؟
چطور با همین زبونمون می تونیم دل خیلی ها رو بشکنیم، می تونیم پشت سر خیلی ها غیبت کنیم، بهشون تهمت بزنیم، دروغ بگیم، دشنام و ناسزا بدیم، ولی نمی تونیم از دینمون، اعتقاداتمون، ارزشهامون دفاع کنیم؟!
اونی که عرضه ی دفاع از ارزشهای دینیش رو نداره، یا شایدم نمی خواد خودشو تو این جور مسائل قاطی کنه، چون به نظرش جز دردسر چیزی براش نداره، پس چرا اینقده پاسداران ارزشهای اسلامی رو محکوم می کنه. خودش عرضه دفاع از وطنش تو هشت سال دفاع مقدس رو نداشته، حالا قد علم کرده و شده دایه دلسوزتر از مادر و بسیجی های ما رو محکوم می کنه که چرا رفتند جنگیدند و خودشون را به کشتن دادند
!خودمونیما ! منظور امام علی علیه السلام از این همه سفارشی که در آخرین لحظات عمرش به فرزندانش و به من و تویی که کلام ایشون به گوشمون می رسه، کردند چیه؟
امشب برای کی اشک می ریزیم؟ چقدر تو بحر نهج البلاغه ی اماممون رفتیم. چقدر می شناسیمش؟ امشب برای کی شب زنده داری می کنیم؟
در ادامه پست قبلی در این پست سخنان حضرت که در دفاع از حق خود، فدک ـ ارثی که از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به ایشان می رسید ـ در مسجد مدینه ایراد نمودند را یاد آور می شویم.
حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به حاضرین فرمود:
« چندان درنگ نکردید که کار نخستین تان تمام گردد. نوائی دیگر و سخنی جز آنچه در دل دارید آغاز کردید! می پندارید ما میراثی نداریم! در تحمل این ستم نیز بردباریم و بر سختی این جراحت پایداریم. »
... و أنتم ألان تزعمون ان لا إرث لنا أفحکم الجاهلیة تبغون ( و مَن أحسن مِن الله حکماً لقوم یوقنون) (1) أفلا تعلمون؟ بلی قد تجلی لکم کالشّمس الضّاحیة أنّی أبنته! أیّها المسلمون ءَ أغلَبُ علی إرثی؟ یابن أبی قحافة أفی کتاب الله أن ترث أباک و لا أرث أبی؟! لقد جئت شیئاً فریّاً! أفعلی عمد ترکتم کتاب الله و نبذتموه وراء ظهورکم؟...
مگر به روش جاهلیت می گرایید؟ و راه گمراهی می پیمایید؟ برای مردم با ایمان چه داوری بهتر از خدای جهان؟
ای مهاجران! این حکم خداست که میراث مرا بربایند و حرمتم را نپایند؟
ای پسر ابو قحافه! خدا گفته تو از پدر ارث بری و میراث مرا از من بگیری؟ این چه بدعتی است در دین می گذارید! مگر از داور روز رستاخیز خبر ندارید؟ آیا دانسته و به عمد، کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر انداختید که می گوید:
v « وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داودَ » ؛ سلیمان از داود ارث برد. ( سوره نمل ـ آیه 16 )
v و در آیه دیگر آنجا که خبر زکریا را بازگو می کند؛ زکریا عرض کرد: « ... فَهب لی من لدُنک ولیّاً * یرثنی و یرث من آل یعقوب ... » ؛ پروردگارا مرا فرزندی عنایت فرما تا از من و آل یعقوب ارث برد. ( سوره مریم ـ آیات 5 و 6 )
v و فرمود: « و اولوا الأرحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله» ؛ خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرّر داشته، ( از دیگران ) سزاوارترند. ( سوره انفال ـ آیه 75 )
وقتی خبر غصب خلافت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رسید، چادر به سر کرده و با جمعی از بانوان وارد مسجد مدینه شد. در حالی که ابابکر و جمعی از مهاجرین و انصار حضور داشتند، به احترام خانم پرده ی سفیدی آویختند که سخنرانی را در پشت پرده آغاز کند.
حضرت قبل از آغاز سخن، ناله ی جانسوزی کشید که بسیاری از حاضران با صدای بلند گریه کردند. سپس حضرت شروع به سخن کرد:
« الحمد لله علی ما انعم، و له الشکر علی ما الهم، و الثّناء بما قدّم من عموم نعم ابتدأها...... »
حضرت خطبه را با حمد و ثنای پروردگار آغاز نمود و نعمتهایی که خداوند متعال به بندگانش ارزانی داشته را یاد آور شد.
سپس می فرماید: « اشهد ان لا اله الّا الله وحده لا شریک له، کلمة جعل الإخلاص تأویلها و ضمّن القلوب موصولها و انار فی التّفکّر معقولها... »
حضرت در این فراز خطبه یاد آور می شود که اولین عنصری که ما نیاز داریم آگاهی ماست. ( شهادت می دهم که خدا یکی است ) کسی که چنین شهادتی می دهد باید آگاه و عاقل باشد، بالغ باشد، عادل باشد، حاضر باشد. وقتی می گوییم « اشهد ان لا اله الّا الله » یعنی من از سه عنصر بلوغ و آگاهی و عدالت برخوردار هستم.
حضرت با این سخن به شنوندگان تذکر می دهند: ای مردم شما در صحنه ای قرار گرفته اید که علی رغم اینکه زبانتان به یگانگی خدا شهادت می دهد ولی عملتان مطابق با این شهادت نیست.
سپس فرمود: « و اشهد انّ ابی محمداً ( صلی الله علیه و آله ) عبده و رسوله.... »
حضرت در اثبات نبوت صحبت نمی کند بلکه در مورد ویژگیهای نبوت سخن می گوید و به میثاقی که خداوند در عالم ذر از همه انسانها گرفت اشاره می کند. و به اینکه پیامبر آنان را از جهالت و بدبختی بیرون کشید. حضرت یاد آور می شود که مؤمنان هر چه دارند به نور پیامبرشان دارند و بس.
اللّهمّ صَلِّ علی فاطمةَ و أبیها و بَعلِها و بَنیها و السرّ المُستَودع فیها بِعَددِ ما احاطَ بِهِ عِلمُک.
حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) در حیطه سیاسی چندین مرحله را پشت سر گذاشتند تا اینکه پس از تحمل سختی های فراوان و خون دلهایی که چشید، شهد شیرین شهادت را نوشیدند.
ü خطابه عمومی حضرت:
خانم فاطمه زهرا (س) برای آگاه کردن مردم و یادآوری غدیر و دفاع از امام زمانش ـ امیر المؤمنین علی (ع) ـ خطبه ای ایراد فرمود که همه شنوندگان را به گریه واداشت. بحث درباره خطبه حضرت زهرا فرصت دیگری می طلبد.
ü اتمام حجّت با یاران پیامبر (ص):
حضرت خانه به خانه درهای انصار و مهاجرین را کوبید و صورت به صورت به آنها یاد آوری کرد که مگر شما در غدیر خم نبودید. مگر سفارش پیامبرتان را به یاد نمی آورید که فرمود: « مَن کُنتُ مولاه فهذا علی مولاه. ». پس چرا به دفاع از مولایتان نمی شتابید.
حضرت برای جلوگیری از انحراف فکری اصحاب و اتمام حجّت با آنها، تک تک به هر کدام از آنها هشدار می دهد ولی گروهی از اصحاب از ترس جانشان و گروهی دیگر از ترس جیبشان سکوت می کنند و امام زمانشان را تنها و بی یاور می گذارند.
ü دریافت سند فدک و اثبات حکم الهی:
یکی دیگر از اقدامات مهم حضرت پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) اثبات حق فدک بود که از پیامبر به حضرت زهرا (س) به ارث می رسید. شاید برای بعضی سؤال باشد که چرا حضرت زهرا با آن شخصیتی که داشتند برای دریافت قطعه ای زمین اینقدر تلاش کردند؟
جریان فدک را همه می دانیم و نیازی به توضیح اتفاقاتی که در این باره افتاد نیست. فقط چند نکته:
اولا: فدک در واقع از حیث فرهنگی می توانست دل های آماده و نیازمند را گرد محور وحی نگه دارد. در آمد باغ های فدک صرف کمک به فقرا و نیازمندان و ترویج ولایت می شد. در واقع تلاش حضرت برای حفظ این منبع مادی و اقتصادی جهت حفظ اسلام و ولایت بود.
ثانیا: فدک یک حکم الهی بود. ارثی که از پیامبر به دخترش رسیده بود و خلیفه اول قصد داشت این حکم الهی را زیر پا بگذارد با این ادعا که پیامبر برای فرزندانش ارثی نمی گذارد. حضرت زهرا (س) برای اثبات این حکم الهی به دفاع از حق خود پرداخت.
ü شهادت مظلومانه حضرت زهرا (س):
با شهادت خانم فاطمه زهرا (س)، ایشان به آخرین وظیفه خود در دفاع از حریم امامت و ولایت جامه عمل پوشاند. مخفی ماندن قبر ایشان، این سؤال در ذهن همگان به وجود می آورد که چرا قبر دختر پیامبر اسلام (ص) مخفی است؟! چرا حضرت اجازه ندادند که یاران و اصحاب پیامبر در تشییع پیکر مطهّر ایشان شرکت کنند. چرا شبانه؟! چرا مخفیانه؟!