حتما همه تون نامه ی 47 نهج البلاغه را خوندید. عجب حکایتی داره این نامه. کلی حرف توشه ها. خیلی خوندمش. تو دانشگاه هم استاد بزرگوارم دکتر رحماندوست به طور کامل برامون تفسیر و تشریحش کرده بود، ولی بازم احساس می کنم نتونستم اونجوری که باید درکش کنم
.هر کلمه ی این وصیت نامه ی امام یه تلنگره. تلنگر به من و تو. چرا آخرین وصایای امام باید این کلمات باشه؟
اوصیکما بتقوی الله ... الله الله فی الأیتام... الله الله فی جیرانکم... الله الله فی القرآن... الله الله فی الصلاة... الله الله فی بیت ربّکم ... الله الله فی الجهاد... لا تترکوا الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر
...چقدر از خدا می ترسیم؟ تو اولویت بندی کارامون دنیا اوله یا آخرت؟
وقتی یه ضرر مادی می کنیم بیشتر ناراحت می شیم یا وقتی دو رکعت نمازمون قضاء میشه؟
جایی که به نفعمون نباشه و سختی دنیا رو برامون همراه داشته باشه، حاضریم از حق دفاع کنیم؟ حاضریم تو هر شرایطی طرف حق را بگیریم؟
از یتیمای شهرمون، اصلا نه، نزدیکتر بگم از یتیمای محله مون، نزدیکتر... از یتیمای همسایه مون، نزدیکتر از یتیمای فامیل و خویشاوندمون سراغ داریم اصلا؟
از همسایه مون خبر داریم؟ چند نفرمون از احوال همسایه هامون با خبریم؟
چقدر با قرآن مأنوسیم؟ فقط شنونده ی آیات الهی هستیم؟ خودمونم تلاوتش می کنیم؟ هر چند وقت یه بار؟ به معانیش هم توجه می کنیم؟ تو بهرشون رفتیم؟ درکشون کردیم؟ بهشون عمل کردیم؟
نماز رو که دیگه حتما می خونیم مگه نه؟ ما که حل مسائل و مشکلاتمون تو نمازامون نیستش که؟ گمشده مون رو تو نماز پیدا نمی کنیم؟ حتما آیه « ویلٌ للمصلّین » شامل حال ما نمی شه
!آیه « إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر » در مورد نمازای ما هم صدق می کنه؟
!چقدر پس انداز داریم؟ اونقدری هستش که یه سفر بیت الله الحرام بریم دیگه؟ نه! آهان! کارای واجب تر از حجّ داریم. فهمیدم همون کارایی که ثوابش چند برابره حجّ هستش رو می گین دیگه. حتما پس اندازمون را خرج اون کارا می کنیم. مگه نه؟
درباره ی جهاد در راه خدا چی؟ با جان و مال و زبان. توانایی جهاد نداریم؟ از عهده مون خارجه؟ مثل همین امر به معروف و نهی از منکر دیگه. آره؟
چطور با همین زبونمون می تونیم دل خیلی ها رو بشکنیم، می تونیم پشت سر خیلی ها غیبت کنیم، بهشون تهمت بزنیم، دروغ بگیم، دشنام و ناسزا بدیم، ولی نمی تونیم از دینمون، اعتقاداتمون، ارزشهامون دفاع کنیم؟!
اونی که عرضه ی دفاع از ارزشهای دینیش رو نداره، یا شایدم نمی خواد خودشو تو این جور مسائل قاطی کنه، چون به نظرش جز دردسر چیزی براش نداره، پس چرا اینقده پاسداران ارزشهای اسلامی رو محکوم می کنه. خودش عرضه دفاع از وطنش تو هشت سال دفاع مقدس رو نداشته، حالا قد علم کرده و شده دایه دلسوزتر از مادر و بسیجی های ما رو محکوم می کنه که چرا رفتند جنگیدند و خودشون را به کشتن دادند
!خودمونیما ! منظور امام علی علیه السلام از این همه سفارشی که در آخرین لحظات عمرش به فرزندانش و به من و تویی که کلام ایشون به گوشمون می رسه، کردند چیه؟
امشب برای کی اشک می ریزیم؟ چقدر تو بحر نهج البلاغه ی اماممون رفتیم. چقدر می شناسیمش؟ امشب برای کی شب زنده داری می کنیم؟