سلام
سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی ( قدس سره الشریف ) را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گویم.
سخن درباره قیام 15 خرداد سال 42 بسیار است و فرصت کوتاه. امیدوارم من را به خاطر طولانی بودن مطلبم ببخشید.
باز هم تاریخ تکرار شد. معاویه زمانی که عمار را به شهادت رساند، به نیرنگ خائنانه ای دست زد و اعلام داشت که مسؤول خون عمار، علی بن ابیطالب است که او را به جنگ آورده و به کشتن داده. بنابراین این علی و یاوران او هستند که فئه باغیه می باشند. ( که پیامبر اسلام (ص) فرموده بود عمار به دست « فئه باغیه» به شهادت خواهد رسید. )
شاه خائن، این خلف راستین معاویه نیز پس از هزار و سیصد و اندی سال از پدر مکار و نیرنگ باز خود، درس گرفت و پس از به خاک و خون کشیدن هزاران نفر از عزیزان ملت و ایجاد حمام خون در 15 خرداد سال 1342 ، ناگهان عربده سر داد که « چه کسی باعث ریخته شدن این خون ها شده است؟! » و با این نیرنگ بازی شیطانی خواست ملت ایران را فریب داده و جنایات نابخشودنی و غیر انسانی که در 15 خرداد مرتکب شد را به امام خمینی نسبت دهد.
غافل از اینکه ملت شرافتمند ایران، مسببین این فاجعه را به خوبی می شناسد و به حق می داند که مسؤول آن خون های ریخته شده در مرحله اول آمریکای جنایت کار و در مرحله دوم شاه و باند مزدور او می باشند.
ملت ایران در جواب شاه فریاد زد اگر مسؤول خون شهیدان قیام پانزده خرداد، امام خمینی است پس باید گفت که مسؤول خون شهیدان جنگ های بدر و احد و ... حضرت محمد (ص) است. آیا این سخن منطقی است؟!
شاه برای تبرئه خود از جنایات و کشتار وحشیانه ی 15 خرداد 42، وقتی دید با متهم کردن امام به این جنایت راه به جایی نمی برد، ملت شرافتمند ایران را متهم کرد به این که نفری 25 هزار ریال پول گرفته اند تا در کوچه ها و خیابان ها بدوند و زنده باد خمینی بگویند. برای اثبات سخنش هم چند نفر را اجیر کرد تا چنین اعتراف کذبی کنند.
جالب اینجاست که شاه پس از کودتای آمریکای 28 مرداد به ملت محروم ایران نوید می داد که تا ده سال دیگر ایران بهشت موعود خواهد شد که دیگر گرسنه و محتاجی در آن پیدا نمی شود! آن وقت درست ده سال پس از آن کودتای ننگین با کمال گستاخی همان مردم را متهم کرد که به خاطر بدست آوردن 25 ریال دست به چنین قیامی زدند. اگر این ادعای شاه ( بر فرض محال ) واقعیت داشت، این خود بیانگر میزان فقر و بدبختی مردم بود که به خاطر 25 ریال خود را در مقابل رگبار مسلسل قرار دادند.
که البته شاه خود بعدا به این موضوع پی برد که هر چه در این زمینه سخن پراکنی کند، رسوا تر و مفتضح تر می شود و می بینیم که شاه بعد ها در کتابی که به نام « انقلاب سفید » منتشر کرد، وقتی به قیام 15 خرداد می رسد، جرأت نمی کند آن دروغ پردازی ها و اتهام های مفتضحانه را تکرار کند.
- نگاهی به نوشته های بعضی از جراید خارجی درباره قیام 15 خرداد در آن زمان
علی رغم تلاش بی امان استعمارگران شرق و غرب و جاری ساختن سیل تهمت و افترا به قهرمانان آن روز تاریخی، حقایق پشت پرده مخفی نماند و بسیاری از واقعیت ها از لابلای نیش قلم نویسندگان غربی آشکار شد.
ü روزنامه لوموند در شماره 5760 خود در تاریخ 25/7/1963 زیر عنوان « تظاهرات در تهران قدرت شاه را متزلزل کرده است » چنین می نویسد:
... مأموران به زور وارد خانه خمینی می شوند و او را بدون هیچ مجوّز اداری دستگیر می کنند. خمینی ساعت چهار دستگیر می شود و در ساعت 5/6 تظاهر کنندگان در تهران و تبریز، شیراز و مشهد به راه می افتند. در این تظاهرات به هر پرچم عزای حسین شهید، عکسی از خمینی زده شده است....
شکاف بین رژیم سلطه و توده روز به روز عمیق تر می شود. ملاهای بزرگ در زندان به سر می برند و طرفداری توده با آنهاست. جبهه ملی و مخالفین چپ که خود را از حوادث کنار نگه داشته اند، برنامه معینی ندارند و به نظر می رسد که بیشتر از گذشته ایزوله شده باشند....
ü لوموند ـ شماره 5719 ـ 7/6/63 می نویسد:
23 تانک سنگین آمریکایی در برابر اداره شهربانی و وزارت خارجه آماده عملیات هستند. تانک های دیگری نیز به همراه 6 جیپ مسلح به مسلسل اداره پست و تلگراف را می پایند و سربازان به طور دائم انگشتانشان روی ماشه آماده ی فشردن است....
وزارت دادگستری تعداد کشته شدگان را 74 نفر شمرده که 60 تن آن در تهران و 14 تن در قم بوده است، اما به نظر می رسد که تعداد قربانیان خیلی بیش از این باشد...
... ژنرال پاک روان به علاوه تصریح کرد که جبهه ملی در این حرکت شرکت نداشته است و تنها تعداد کمی از دانشجویان در تظاهرات شرکت کرده اند. هدف آیت الله خمینی رئیس توطئه گران با همدستی علمای خارجی این است که می خواهد خود را مرجع شیعیان گرداند...
ü روزنامه « دی ولت » شماره 130 تاریخ 7/6/1963 می نویسد:
« تظاهر کنندگان خواهان سقوط شاه شده اند »
نا آرامی ها در ایران هنوز ادامه دارد. صبح پنج شنبه ( 16 خرداد ) تظاهر کنندگان متعصب در شهر جنوبی ایران ( شیراز ) خواستار سقوط شاه شدند....
روزنامه الاهرام در تاریخ 16 خرداد می نویسد:
دیروز تهران از آتش خشم مردم شعله ور شد و زبانه های آتش به شهر های دیگر کشید. نیروی نظامی و ارتش شاه با تانک و توپ و زره پوش به خیابان ها آمد و صدها نفر از تظاهر کنندگان کشته و زخمی شدند.
تظاهرات قهر آمیز مردم ـ که ناظران سیاسی آن را شدید ترین تظاهرات ضدّ شاه پس از سقوط دولت مصدق در سال 1953 می خوانند ـ وقتی آغاز شد که زعیم دینی آقای روح الله خمینی و یاوران او دستگیر شدند که موجب شد تظاهرات به یک انقلاب کاخ برانداز تبدیل شود...
ü مجله هفتگی « ابسرواتور عرب » در شماره هفدهم ژوئن 1963 خود مقاله ای را به تظاهرات خونین 15 خرداد اختصاص داده و تحت عنوان « حیله ی عظیم » می نویسد:
موج تازه ای از اغتشاشات ایران را فرا گرفته است. در اوایل این ماه چندین هزار نفر از طرفداران رهبر مذهبی آیة الله خمینی دست به تظاهراتی علیه حکومت دیکتاتوری زدند. تظاهر کنندگان خواستار آزادی زندانیان ... و همچنین قطع روابط سیاسی با اسرائیل بودند. دولت ایران چندین سال است که دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته است و این شناسائی باعث قطع روابط سیاسی جمهوری متحده ی عرب و ایران شد.
ü همین مجله اضافه می کند: « هر چند که شاه در هر لحظه اعلام می کند که اکثریت ملت پشت سر او هستند، معذلک دیگر از وضع خویش در برابر جنبش نیروهای انقلابی در تهران مطمئن نیست...
ü ابسرواتور عرب سپس می نویسد: « علم اظهار داشته است که رهبران مذهبی و شیعه های متعصب قصد داشته اند که علیه رفورم های پیشنهادی شاه سابوتاژ کنند... ولی دانشجویان ایرانی در ایالات متحده آمریکا اظهار داشتند که... این اغتشاشات نتیجه ی محض و روشن احساسات ضد شاه و عدم رضایت عمومی توده ی مردم است چه شیعه و چه سنی. علاوه بر این نشان دهنده این اعتقاد است که حکومت در برنامه ی اصلاحات خود صادق نیست. »
o پشتیبانی همه جانبه روحانیت معظم از امام خمینی
پشتیبانی همه جانبه روحانیت ایران و عراق و بسیاری از بلاد اسلامی و حمایت قاطع و صریح مقامات برجسته روحانی که خود در مظان مرجعیت بودند، از امام خمینی، نقش مؤثر و تعیین کننده ای در تحکیم و ادامه نهضت امام خمینی و شکست نقشه های شوم و خطرناکی که رژیم شاه علیه ایشان در دست داشت افا نمود و نیز در زمینه مرجعیت عامه ی ایشان را تثبیت نمود.
در اعلامیه ایکه از طرف علمای طراز اول شیعه در پشتیبانی از قائد بزرگ صادر گردیده است به فرازها و جملاتی بر می خوریم که به خوبی بیانگر موقعیت عظمت، پیشتازی و رهبری ایشان در جامعه اسلامی ایران و جهان تشیع می باشد:
ü « ... حضرت آیة الله خمینی تنها نیستند و اعتراضات شرعی و قانونی معظم له به دولت، مورد تایید تمام علماء شیعه و ملت مسلمان ایران و جهان است... »
ü « ... خواستم به تهران بیایم و از نزدیک پشتیبانی و هماهنگی خود را اعلام کنم و بگویم آنچه شما گفته اید گفته ی همه روحانیون بلکه گفته اولیاء خدا و ائمه اطهار علیهم السلام است... »
ü « حضرت آیة الله خمینی و آیات دیگر هیچ جرمی به غیر از تبلیغ احکام اسلام و توجه دادن مردم به خطرهایی که نسبت به اسلام یا مملکت پیش بینی می شود نداشته و ندارند. »