استادی داشتیم که می گفت همیشه به این کتاب های دست دومی که کنار خیابون به فروش میرسه سری بزنید. گاهی اوقات میون همین کتاب های دست دوم ، کتاب های کمیابی که در کتابفروشی ها پیدا نمیشه پیدا می کنید.
دیروز لابلای کتاب های دست دومی که کنار خیابون به فروش می رسید کتابی رو دیدم که من را به یاد خاطرات شیرین هجده نوزده سال پیش دوران کودکیم انداخت.
ده ساله بودم که شیفته مجموعه کتاب های « قصه های خوب ، برای بچه های خوب » ( که هر جلدش حاوی داستان های زیبایی بود : قصه های چهارده معصوم ، قصه های مرزبان نامه ، قصه های گلستان و ملستان ، ... ) شدم.
دختر همسایه مون که هم سن و سال من و خواهرم بود تمام جلد های این مجموعه را داشت. هر روز من و خواهرم می رفتیم روی پله های جلوی درشون می نشستیم و به نوبت یکی مون یک داستان می خوند و بقیه گوش می دادند. هر روز منتظر بودم که اون ساعت برسه و برم بقیه کتاب رو بخونم.
اون روزا یکی از آرزوهام این بود که تمام جلد های این کتاب را برای خودم داشته باشم ولی هیچ وقت به این آرزوم نرسیدم. هر چند ده یازده سال بعد وقتی دستم به جیبم رسید و توانایی خرید کتاب را پیدا کردم ، جلد های نو این کتاب با چاپ جدید در کتابفروشی ها وجود داشت ولی من دوست داشتم همون چاپ قدیم دوران بچگی ام را پیدا کنم. دیروز وقتی چند جلد از این مجموعه را با چاپ سال 1364 دیدم بدون تأمّل خریدمش.
واقعا چه داستان های حکمت آمیز و زیبایی در این کتاب اومده و چقدر آموزنده است. کاش همچین کتاب هایی جزو دروس بچه های ابتدایی و راهنمایی و حتی دبیرستان قرار می گرفت. چون مطمئنم بچه ها هم به خوندن این نوع داستان ها گرایش دارند. و معلم خیلی زیبا می تواند نکات آموزنده را به دانش آموزان تفهیم کند.
صداو سیما هم می تونه خیلی خوب در ترویج فرهنگ کتاب خوانی در میان کودکان نقش داشته باشه. برنامه کودک نمی بینم و نمی دونم که صدا و سیما در این زمینه تلاشی داره یا نه !
طبقه بندی: داستان، کودک، حکمت آمیز، آموزنده