• وبلاگ : پياده تا عرش
  • يادداشت : خدا را دوست دارم به خاطر اينكه ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خدايا با من قهري ...!!!
    بنده ي من نماز شب بخوان که يازده رکعت است...
    - خدايا! خستـه ام، نمـيتوانم نيمه شب يازده رکعت بخوانم!
    - بنده ي من! قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان...
    - خدايا! سه رکعت زياد است!
    - بنده ي من! قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو
    - خدايا! من در رختخواب هستم و اگر بلند شوم، خواب از سرم ميپرد!
    - بنده ي من! همان جا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله...
    - خدايا! هوا سرد است و نمـيتوانم دستانم را از زير پتو بيرون بياورم!
    - بنده ي من! در دلت بگو يا الله، ما نماز شب برايت حساب ميکنيم.....
    بنده اعتنايي نميکند و مـيخوابد.....
    - ملائکه ي من! ببينيد من اين قدر ساده گرفته ام، اما بنده ي من خوابيده است. چيزي به اذان صبح نمانده است، او را بيدار کنيد، دلم برايش تنگ شده است،امشب با من حرف نزده است...
    - خداوندا! دو بار او را بيدار کرديم، اما باز هم خوابيد...
    - ملائکه ي من! در گوشش بگوييد پروردگارت، منتظر توست...
    - پروردگارا! باز هم بيدار نمـيشود!
    اذان صبح را مـيگويند، هنگام طلوع آفتاب است...
    - اي بنده! بيدار شو، نماز صبحت قضا مـيشود...
    خورشيد از مشرق سر برمـي آورد. خداوند رويش را برمـيگرداند.
    ملائکه ي من! آيا حق ندارم که با اين بنده قهر کنم؟
    واي نه ... !
    خداي مهربونم..... با منم قهري.....؟؟!
    ولي باز هم خدا من رو مي بخشد ...
    و باز هم