• وبلاگ : پياده تا عرش
  • يادداشت : گمان بد = گناه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    مثلا سوء ظنّ يا گمان بد به صهيونيست جهاني ، حالا آمريکاش و اسرائيل اينم و عربستان سعودي اينم ، بمونه ، همينطور اروپاييش ومثلا انگليس ، و فرانسويشم مثلا ، چي !؟
    بقولي به :"شيطان" ، و :"بزرگ" و :"بزرگتر" شم که گفته شده ! چي !؟
    گفته شده از :"درون" يا بقول شما بگفته ي :"قلب" ي ! اونم :
    آروم ، مطمئن !؟ حالا آگاه و اميدوارشم بمونه !
    اونم بدون سوء ظنّ و گمان بديم بهش !
    که فکر ! نمي کنم در مطلب شما مستثني شده باشه ! مگه اينکه حالا ، الان بشه !
    که فکر ! نمي کنم نشد !
    البته با سوء ظنّ يا گمان بد بهم ! يعني به حرفم !
    حالا با کدوم :
    "مقدمات" !؟
    :"توجيهات" !؟
    و يا مثلا :
    :"اتهام" !؟ ي !؟
    که :"گناه" با :"بد" نباشه !؟
    خب :
    چي باشه !؟
    که اصل مسئله در مطلب شماس !؟
    آخه يه بنده خدايي که تبليغ مي شد چشم برزخيم داره گفته :
    گناه نکنيد ! يا بد نکنيد !
    در حاليکه پرسش اين بود :
    چه بکنيم !؟
    خب شايد پرسشگر پرسيده بوده :
    اين دو تا کدومو بکنيم !؟
    خب از چشم برزخي پنهون نمونده بود صورت مسئله و بنده خدا گفته : اون يکي رو نکنيد !
    خب مي موند برا سائل : اون يکي ديگه !
    مثلا : حسن ظنّ ، گمان خوب ! ديگه !
    خب حالا چقد!؟
    آخه آيه که از بدوخوبش نگفته ! گفته :
    کثير
    و بعد :
    اثم !
    و بله پيامبرم فرموده : بپرس از دلت !
    در تفسير :
    و لاتعاونوا علي الاثم و ... .
    و نکته ي ظريف پرسشگره ! که از دل بپرسه ! پرسشگري دروني ! حالا برا چي !؟ بمونه ! پرسيدنشو ميگم !؟
    موفق باشين .

    سلام عليکم
    حالا من کاري با مطلب ندارم !
    ولي پرسش خوبي رو مطرح کرده ايد !
    منتها در صورت مسئله يه پرسشي مطرحه !
    اونم اينه که :"قلب" يا بقول خودمون دل رو در مقابل :"خارج" بکار بردين ! در حاليکه بقول شما "قلب" تمام :"درون" در مقابل "خارج" ي که فرمودين نيست ! بلکه مثلا :"حس" هم درونيه ! حالا ذکر ، فکر و... بمونه ! اونم در مقامي که ، در ثاني اينم ، در صورت مسئله اومده !
    مقام :"فرمان" ده ! ولو "فرمان" ه قلب هم ! مگه اينکه بازم فرمانده کل درونم قلب باشه !
    که در ثالث ! يا سوم اينکه اين کل درون و فرمانده درونم بازم :"دو"تا "فرمان" داره و يکيش همين :"سوء"مثلا ظنّ يا گمان :"بد" ه !
    و بقول شما :"گناه" !
    خب حالا صورت مسئله اينه که کار ديگه اي داره :"درون" يا :"قلب" بقول شما !؟ و در ثاني قبل از اين کارش ؟ يعني "گناه" !؟ يا بعدش ؟
    يا درون ، قلب و بقول ما دل يه کار داره !؟ و بتبع قبل و بعدم نداره ! که بقول شما به اون کار قبل يا بعدش :"فرمان" داد ! بقول شما يعني فرمان بده فرمانده کل درون !
    البته صورت مسئله نکات ديگري هم داشت که من به همين بسنده مي کنم .
    پاسخ

    سلام عليکم. تفاسير مختلفي راجع به اين آيه اومده. ممنون از توضيحاتتون.
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ يكشنبه 96 دي 24 نوشته شما با عنوان گمان بد = گناه برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب انديشه نگار و دبير سرويس آن هما ص بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام. خيلي ممنون