سلام
امروز فرصت كردم و بعد از خوندن پستتون اومدم كه براتون كامنت بذارم كه ديدم تو جوابم نوشتين معلومه كه نخونديد مطلبو....بله حق با شماست نخونده بودم.اون بار نخونده بودم اما حالا خونده م. و متاسفانه دردتونو درك ميكنم. باز خوبه كه شما ميدوني دم مسيحايي چرا رفت. و خيلي چيزاي ديگه رو ميدونين كه من نميدونم. من حتي نميفهمم چرا صفحه ي كبوترانه غيرفعاله؟ ...
فقط ميتونم بگم اينهمه تفكر مذهبي و شور جواني و خداجويي حيف بود كه اينجور ساكت بشن : همه رو ميگم و عقيده دارم خود مدير پارسي بلاگ هم كم مقصر نبوده. بله: كساني مث نگاهم براي تو و ... قبل از اين تغييرات رفتند. اما كساني رو هم ميشناسم كه بخاطر بي روح شدن فضاي سايت ول كردند. يادمه قبلا كه وبلاگ برتر و نوشته هاي برتر معرفي ميشدند خيلي لذت داشت كه بخوني چون حداقل تو وقت صرفه جويي ميشد: و تقريبا گلچين شده ها رو ميخوندي (البته مطلق نبود: چون گاهي با معيار غلط انتخاب ميكردند و گاهي وبلاگي كه واقعا شايسته بود اصلا انتخاب نميشد).
نميدونم فقط ميگم حيفه. خود من بخاطر خوندن آزمون و... نشد كه يه مدتي خيلي فعال باشم اما واقعا دارم ميبينم كه حتي بدون اون مشغله ي درسي هم باز شور سابقو ندارم. اما وقتي به اين فكر ميكنم كه گاهي يه متن من ميتونه باعث تلنگر كسي بشه و بدنبالش حرف و نظر كسي ممكنه منو هدايت كنه دوباره اميدوارم ميشم كه ميتونم بنويسم.ميدونم سخته و خيلي از ايده آلم دور شده م اما همينم بهتر از "بريدنه".
همينجا ازتون اجازه ميخوام كه خدمت خاله بهار و كبوترانه سلام عرض كنم. چون مدتهاست چيزي بعنوان كامنتدوني نداره وبلاگشون كه بشه بهشون سلام كرد!
سلام!