سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 آذر 30 توسط فاطمه ایمانی | نظر

چند ماهی بود که چند تا از دندونام خراب شده بود ولی پیش دکتر نرفته بودم. از اونجایی که هزینه های دندانپزشکی به صورت آزاد و خارج از بیمه سر به فلک میذاره و از وُسع عموم مردم خارج است، بنده نیز مثل باقی مردم تصمیم گرفتم از خدمات بیمه تامین اجتماعی که هر ماه سهم خودش را از حقوق همسرم کسر میکنه استفاده کنم. شهر کوچیک ما خدمات تأمین اجتماعی نداره و برای استفاده از امکانات رفاهی بیمه تامین اجتماعی باید چهار پنج ساعت راه بکوبیم بریم مرکز استان کرمان. بیمه تکمیلی هم داریم ولی آخرش نفهمیدیم چه مزایایی داره برامون! هر کجا رفتیم درصد کمی بیمه تعلق گرفت و 95 درصد هزینه رو خودمون پرداختیم.

سیستم نوبت دهی در مرکز تامین اجتماعی که خدماتش برای بیمه شدگانش رایگان هست، تلفنی است و باید روز قبل رأس ساعت 12 ظهر تماس بگیریم و برای روز بعد نوبت بگیریم.

روز اول نوبت از دستم رفت چون تلفن دائما اشغال بود. روز دوم بعد از کلی شماره گیری موفق به اخذ نوبت شدیم و نفر دهم لیست دندانپزشکی شدم و گفتند ساعت 9:45 صبح فردا نوبت بنده است.

با بچه ی چهار ماهه ی خودم در هوای سرد روزهای آخر پاییز، از جنوب استان روانه ی مرکز استان شدیم. ساعت 9:45 دقیقه صبح دوشنبه بود که وارد کلینیک تأمین اجتماعی آیت الله کاشانی کرمان شدیم.

بعد از نیم ساعت پیگیری نوبتی که از قبل رزرو کرده بودیم وارد اتاق دندانپزشک شدم. خانم دکتر بعد از معاینه دندونام برام عکس نوشت گفت برو طبقه ی پایین از دندونات عکس بگیر و برام بیار تا دقیقا بگم چه کارهایی لازم داره.

دخترم را به پدرش سپردم و خودم رفتم دنبال عکس دندان. حدود نیم ساعت طول کشید تا با عکس دندان برگشتم پیش خانم دکتر.

خانم دکتر بعد از بررسی عکس دندان بنده گفت یکی از دندونات باید پُر بشه و یکی عصب کشی. که البته ما در این مرکز فقط دندون پُر میکنیم و برای عصب کشی باید به مطب بیرون بری و آزاد حساب کنی. بیمه تامین اجتماعی به عصب کشی تعلق نمیگیره.

گفتم باشه پس لطف کنید دندونی که نیاز به پُر کردن داره را برام پُر کنید.

خانم دکتر گفت: من فقط تا نوبت هشتم را پُر میکنم. باید زودتر نوبت میگرفتی.

گفتم: خب من از همون اول وقت ساعت دوازده دیروز که نوبت دهی آغاز میشه یکسره شماره مرکز رو گرفتم تا موفق شدم این نوبت رو بگیرم. اگه برم دوباره بخوام نوبت بگیرم، هر کاری کنم معلوم نیست موفق بشم زودتر از شماره 8 نوبت بگیرم. من از شهرستان با بچه ی کوچیک چهار ماهه ام چند ساعت راه اومدم تا اینجا. شما لطف کنید امروز کار من رو هم انجام بدید و دندونم را پُر کنید.

دکتر گفت: نمیشه. من فقط برای هشت نفر اول دندون پُر میکنم. برای نفرات بعدی فقط معاینه و جرم گیری انجام میدم.

اصرارهای من هیچ فایده ای نداشت. حسابی کلافه شده بودم. این همه راه از شهرستان طی کرده بودم که مثلا از خدمات رایگان کلینیک تامین اجتماعی استفاده کنم. حالا اینطور دست خالی باید برمیگشتم. برای اینکه کمی از آلامم کاسته بشه به خانم دکتر گفتم جرم گیری رو که انجام میدید برام؟

دفترچه بیمه ام را به منشی اش داد و گفت بذار تو نوبت برای جرم گیری.

به منشی گفتم ولی من که دیروز نوبت گرفتم. ساعت یه ربع به ده صبح نوبت داشتم. الان ساعت از یازده گذشته. دیگه چرا دوباره تو نوبت میذارید؟

منشی گفت. روال اینجا اینطوره که بعد از معاینه ی خانم دکتر و تشخیص اینکه کار روی دندان بیمار انجام میدن یا نه میذاریم تو نوبت همون روز. شمام دو ساعت دیگه نوبتت میرسه برای جرم گیری.

گفتم من بچه ی کوچیک همراهمه. هوا سرده. بچم مریض بوده تازه یکی دو روزه که از بیمارستان مرخص شده میترسم دوباره مریض بشه. من که نمیدونستم شما اینطوری نوبت به آدم میدید وگرنه این همه راه نمیومدم. حداقل الان معطلم نکنید!

ولی انگار با دیوار حرف میزدم. من نمیدونم این چه مدل نوبت دهی بود که یه ساعت مشخصی رو اعلام میکردند که بیاید و بعد باید دو سه ساعت معطل میشدی تا کارت را انجام بدهند! انگار مردم وقتشون رو از سر راه اوردند که چند ساعت بیخودی هدر بره! برای من سخت تر از همه این بود که دختر کوچیکم تو اون سرما توی سالن اذیت میشد و صورتش یخ کرده بود. بچم مریض بود و هر لحظه میترسیدم از خواب بیدار بشه و گریه زاری راه بیاندازه.

نزدیک اذان ظهر بود. با همسرم نوبتی بچه رو نگه داشتیم و هر بار یکی مون رفت نمازخونه و نمازش رو خوند و دوباره برگشتیم داخل سالن بلکه نوبتمون زودتر بشه و راه بیافتیم ولی ... آخرین نفر نوبت ما شد. ساعت از یک ظهر گذشته بود. یعنی ما دقیقا سه ساعت و اندی معطل یک جرم گیری ساده شده بودیم. چرا؟ چون میخواستیم مثلا از خدمات رایگان کلینیک تامین اجتماعی که هر ماه حق بیمه خودش رو از ما میگیره استفاده کنیم.

اما ناراحتی من بیشتر بخاطر این بود که بعد از اون همه معطلی خانم دکتر در وظیفه اش کوتاهی کرد و ظرف کمتر از یک دقیقه دندونای من رو جرم گیری کرد طوری که وقتی گفت بلند شو کارت تموم شده داشتم از تعجب شاخ در میاوردم! اصلا هیچ کاری انجام نداد. سر و تهش رو هم اورد فکر کرد من تا به حال جرم گیری نکردم نمیدونم جرم گیری چیه! به دقیقه هم نکشید شاید نهایتا 40 ثانیه روی دندونای من کار کرد و اسمش رو گذاشت جرم گیری. هنوز جرم های روی دندونام رو حس میکردم و حرصم در اومده بود!

تا اومدم از جام بلند بشم و بهش اعتراض کنم دیدم کیفش رو برداشت و فوری خداحافظی کرد رفت. دندونای بی نوای خودم رو مقابل آینه دیدم هیچ فرقی نکرده بود و انگار نه انگار که جرم گیری شده. با ناراحتی از اتاق خارج شدم.

همسرم خیلی تعجب کرد گفت تو کی رفتی داخل که به این سرعت اومدی بیرون! سه ساعت معطل شدیم برای کمتر از یک دقیقه!

گفتم خانم دکتر انگار عجله داشت سر و ته کارش رو هم اورد خدا ازش نگذره که این همه وقت من رو با این بچه ی کوچیک بیخودی علّاف کرد! خوب شد که قبول نکرد دندونم رو پُر کنه وگرنه معلوم نبود چه بلایی میخواست سر دندون بیچاره بیاره!

نمیدونم چرا اینها فکر میکنند چون خدمات تامین اجتماعی در مرکزش رایگانه حق دارند هر طور دلشون میخواد با بیمار رفتار کنند! شاید اون خانم دکتر پیش خودش گفت این زن که برای جرم گیری پولی پرداخت نمیکنه پس من اگه کارم رو نصفه نیمه هم انجام بدم اعتراضی نمیکنه.

ولی آیا حواسش به این مسأله نبود که این حق النّاسه و اگه من حلالش نکنم روز قیامت گرفتار میشه! آیا حواسش نبود که من با بچه ی کوچیکم تو اون سرما سه ساعت و اندی معطل شدم تا یه جرم گیری ساده برام انجام بده که اونم به اون وضع ناقص انجام داد!

اصلا کی گفته که خدمات برای ما رایگانه مگه هر ماه بیمه رو پرداخت نمیکنیم! پس این چه وضعیه که مراکز تامین اجتماعی داره! تو شهر خودمون که خدماتی نداره. تو مرکز استان هم که خدمات داره به این وضعیته!

این چند روز انقدر از دست اون خانم دکتر ناراحت بودم که خدا میدونه! بیشتر بخاطر دختر مریضم که اذیت شد.

دیروز با همسرم به مطب خصوصی یک دندانپزشک رفتیم و 230 هزار تومان ناقابل به ایشون تقدیم کردیم و ایشون خیلی محترمانه و با دقت دندونهای من را عصب کشی و پُر کرد. گویا همه جا باید پول زیاد تقدیم کنیم تا بلکه کارمون را درست انجام بدند.

اینم از خدمات رفاهی بیمه تأمین اجتماعی ...




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.