سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیاده تا عرش
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 88 تیر 17 توسط فاطمه ایمانی | نظر

یادش به خیر یه روزگاری هر وقت احساس تنهایی میکردم و دلم می گرفت ، میرفتم کنار پنجره و منظره ی زیبای کوهپایه ی نزدیک خونه مون را با لذت تماشا می کردم. زمستونای برفی کوه و تابستونای سرسبزش ، همه و همه امید را به زندگیم می آورد. چقدر آرامش پیدا می کردم!

ولی الان چند ساله که وقتی میرم کنار پنجره جز درخت آلوچه ی توی حیاط خونه مون و چند تا ساختمون آپارتمانی چیز دیگه ای نمی بینم. وقتی ساختن آپارتمانهای کوچه جلویی مون شروع شد تا مدتها اشک ریختم و غصه خوردم چون ساختمانهای جدید جلوی منظره ی زیبای کوهپایه رو می گرفتند.

ولی ساختمانهای جدید یه فایده هم برام داشت. اونم این بود که مجبور شدم برای دیدن کوهپایه زیبا یه کمی به خودم زحمت بدم و بجای تماشای مناظر زیبای کوهپایه از پشت پنجره ، از خونه بیرون برم و دنیا رو جور دیگه ای ببینم.




مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.